جدول جو
جدول جو

معنی خلاف آمد - جستجوی لغت در جدول جو

خلاف آمد(لَ)
کنایه از ناموافق. ناسازگار. غیر مطابق:
هرچه خلاف آمد عادت بود
قافله سالار سعادت بود.
نظامی.
از خلاف آمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم.
حافظ
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ سَ بُ دَ)
موافق نیامدن. مخالف آمدن. ناسازگار آمدن:
از من گمان مبر که بیاید خلاف دوست
ور متفق شوند جهانی بدشمنی.
سعدی (طیبات)
لغت نامه دهخدا